دیکشنری
داستان آبیدیک
کندوپاش یونی
فارسی
1
عمومی
::
Ion sputtering
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
کندگویی
کندگویی عصبی ماهیچه یی
کندگویی کارکردی
کندمیرایی
کندن
کندن موی
کنده
کنده شده
کنده شکنی
کنده غلتانی
کنده گیر
کنده کار
کنده کاری کردن
کنده کوچک
کندهکاری کردن
کندوپاش یونی
کندوکاو
کندک (فارسی افغانی)
کندکاری ذهنی
کندکاری قلب
کندکننده
کندی
کندیل
کنس
کنسانتره سنگ آهن
کنستانس
کنسرت
کنسرسیوم
کنسرو تهیه کردن
کنسرو میوه
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید